اس ام اس سیگار و قهوه
ته فنجان قهوه ام!
مثلا” خطی حرفی یا چیزی که بتوان تو را به من نسبت داد؟
اس ام اس سیگار و قهوه
ای کافه چی!
دستور بده سیگار بیاورند
و مرد های هرز را دور میز من جمع کن
شاید غیرتی شد و برگشت
اس ام اس سیگار و قهوه
سیگار هایی که خاموش و روشن می شوند، تند تند و پشت سر هم….
موزیک که از اسپیکر بی جان روی میز می ریزند…
دفترچه های کثیف، پر شده از نقاشی، شعر، اراجیف
هر چه که این حافظه ی ضعیف در خود نمی گنجاند…
هیچ نشود آنچه باید شود…
و من تنهای تنها مثل همیشه…
اس ام اس سیگار و قهوه
آخرین تصویرت روبرویم است
از اینکه
هستی
اس ام اس سیگار و قهوه
ای قهوه چی!
حساب مرا هم رقم بریز
پرِ رنگ کن ،ملات بده ، پشت سر هم بریز
یک استکان غزل ،غزلِ تازه دم بریز
اس ام اس سیگار و قهوه
تمـــام فنجــانـهـــای قهــــوه کـــه مـــی گفتنـــد مـــا بـــه هم نمـــی رسیــم را شــکستمــ
و فنجـــانـــی دیگـــر خـــوردم فــالـــی دیگـــر گــرفتــم از بس قهـــوه خـــوردم
بـــه گمــانــم یک قرن بیـــدار بــاشم
اس ام اس سیگار و قهوه
کافه ای متروک .. قهوه ای تلخ .. و دود سیگارم … که میپچید ..
دور تنم. .. به جای حلقه بازوانت … یعنی تو نیستی …
اس ام اس سیگار و قهوه
به کافه که می آیم سیگاری روشن می کنم
چند پک که می زنم دیوانه وار می خندم
هر لب با سیگارم بی صدا درد و دل می کنم
سیگار زودتر به خواب می رود و من مستانه می خندم
سیگار بعدی…
اس ام اس سیگار و قهوه
لذت داشتن یه دوست خوب مثل نوشیدن یک فنجون قهوه زیر برفه
درست آدمو گرم نمیکنه ولی آدمو دلگرم میکنه
اس ام اس سیگار و قهوه
این کافه ی دنج فقط تو را کم دارد که
بنشینی سر میزی دو نفره و قهوه بنوشی و من طنین صدایت را زمزمه کنم…